روايت از انس ابن مالك

انس ابن مالك می گويد:من ده سال خدمت پيامبر صل الله عليه و آله بودم و حضرت به من حتی كلمه اف نفرمودند.كاری را كه كرده بودم پيامبر نفرمود چرا كردی و كاری را كه نكردم  باز خواست نمی كرد.

او می گويد :از برای حضرت شربتی بود كه افطار می كرد و گاهي اين شربت هم افطار و هم سحری  پيامبر بود.

انس مي گويد: شبي شربت را براي پيامبر صل الله عليه و آله مهيا كردم،آن بزرگوار دير كرد  گمان كردم كه بعضی از صحابه آن حضرت را دعوت كردند.شربت پيامبر صل الله عليه و آله را خوردم.بعد از يك ساعت حضرت تشريف آوردند.از همراهان پيامبر سئوال كردم كه آيا رسول الله صل الله عليه و آله در جايی افطار كرده اند؟ جواب دادند: نه.

می گويد:آنقدر ناراحت شدم كه خدا می داند و با خودم می گفتم اگر رسول خدا صل الله عليه و آله از من شربت بخواهد من چه بگويم. اما حضرت شب را به صبح رسانيد و از من  طلب شربت نكرد و اين از كرامت و بزرگواری پيامبر صل الله عليه و آله بود.

در بيان خلقت حضرت رسول خدا صل الله عليه و اله و سلم

در كتاب شريف منتهي الآمال حاج شيخ عباس قمی رحمة الله عليه در مورد اخلاق و اوصاف رسول خدا صل الله عليه و آله می نويسد:در مورد اخلاق شريفه حضرت رسول صل الله عليه و آله سخن گفتن مانند آن است كه كسی آب دريا را به پيمانه آورد و بخواهد پيمانه كند.

حضرت پيامبر صل الله عليه و آله از همه كس حكيم تر و داناتر و بردبارتر و شجاع تر و عادل تر و مهربان تر بود.هرگز دينار و درهمي نزد پيامبر صل الله عليه و آله نمی ماند مگر آنكه آن درهم را به محتاجی عطا كند و زيادتر از آذوقه سال هرگز نگاه نمی داشت و باقي را در راه خدا می داد و پايين ترين طعام ها را نگاه می داشت مانند جو و خرما.هرچه طلب می كردند عطا مي فرمود و بر زمين می نشست و بر زمين طعام می خورد و روی زمين می خوابيد.در تمام كارهای  خانه مدد و ياری مي كرد.برای دنيا خشمگين نمي شد،و غضب نمی كرد.گاهی از گرسنگی  سنگ بر شكم مباركش می بست. هر چه حاضر مي كردند حضرت تناول می كرد.با فقرا و مساكين می نشست و با آنها غذا می خورد و كساني را كه صاحب علم و اخلاق حسنه بودند را دوست می داشت.

سيره عبادی پيامبر صل الله عليه و آله و سلم

برجسته ترين سيمای حضرت كه بستر رسيدن به كمالات ديگرش بود، بندگي و عبوديت او بود.

اگر معراج رفت چون عبد خدا بود.(اسري بعبده)سوره اسراء،آيه 1

اگر رسول شد چون عبد او بود.(و اشهد ان محمداً عبده و رسوله)

اگر به او وحي مي شد چون بنده او بود.(فاوحي الي عبده)سوره نجم،آيه 10

در اولين دستوراتي كه در سوره مزمل به او داده شد،اين بود كه نيمي از شب يا مقداري كمتر از نصف يا بيشتر از نصف را به عبادت بپردازد.(نصفه او انقص منه قليلا او زد)سوره مزمل،آيه 4-3

در همان سوره به او خطاب شد كه اي پيامبر!تو در روز،رفت و آمد و تلاش طولاني داري،پس بايد در شب عبادت داشته باشي و به او دل ببندي.

در آيه 79 سوره اسراء به پيامبرش مي فرمايد:(و من الليل فتهجد به نافلة لك عسي ان يبعثك ربك مقاماً محموداً) و پاسي از شب را بيدار باش و تهجد و عبادت كن و اين وظيفه افزون،مخصوص تو است.(نماز شب بر ديگران واجب نيست.)اميد است(در اثر اين نماز شب)خداوند تو را به مقام محمود و پسنديده بر انگيزد.

سلام. خوشحال مي شم اگه دوستاني مايل باشند اين وب رو پيوند كنند. اين امر از نظر من بلا مانع است.فقط لطف كنيد آدرس وب تون رو برام بزاريد.

                                                                                                 يا علي

پيامبر و جوانان

1-جواني به نام (زيد ابن حارثه)در يكي از جنگ ها اسير شد و دست به دست گشت تا به رسول خدا صل الله عليه و آله سيد و در محضر او برده اي بود.او پدري ثروتمند داشت كه براي خريدن پسرش نزد پيامبر صل الله عليه و آله آمد و گفت : او را به من بده و فديه اش را بگير.

پيامبر صل الله عليه و آله فرمود: اختيار با خود اوست اگر خواست برگردد، من بدون فديه و رايگان او را به شما بر مي گردانم.زيد حاضر شد و سخنان پدر را شنيد و گفت: من بر نمي گردم.پيامبر صل الله عليه و آله كه عشق و وفاداري زيد را  نسبت به اسلام و خودش مشاخده كرد،در كنار كعبه به مردم فرمود،من او را پسر خوانده خود  قرار دادم . و دختر عمه خود را كه زني آزاد بود به عقد او كه برده بود در آورد.در اين حركت پيامبر صل الله عليه و آله دو عادت جاهلي را شكست.يكي اجازه داد،برده فرزندش باشد.دوم اجازه داد زن آزاد،آن هم دختر عمه پيامبر،همسر يك برده شود.

2-پيامبر صل الله عليه و آله در آستانه رحلت،جواني به نام (اسامه) را فرمانده لشكر كرد و تمام بزرگسالان را مامور كرد تا از اين جوان 18 ساله اطاعت كنند و فرمود:خدا لعنت كند كسي كه از لشكر اسامه سر باز زند.

3-پيامبر صل الله عليه و آله پس از هجرت به مدينه ،جواني به نام(مصعب) را مسئول تبليغ اسلام در مدينه كرد.او جواني بسيار زيبا از خانواده اي بسيار مرفه بود كه در مكه دور از چشم بستگان به حضرت ايمان آورد.والدين تمام امكانات حتي لباس او را گرفتند.او پلاسي به دور خود گرفت . محضر پيامبر اكرم صل الله عليه و آله آمد و وفاداري خود را به اثبات رساند و در جنگ احد جزء ياران حضرت شهيد شد.

4-علي ابن ابي طالب عليه السلام كه به هنگام هجرت پيامبر صل الله عليه و آله از مكه به مدينه،23 سال بيشتر نداشت بسيار مورد احترام پيامبر صل الله عليه و آله بود.

5-جعفر طيار- برادر حضرت علي عليه السلام – جواني بود كه بنيان گذار اسلام در آفريقا شد.

حتي اگر نباشي...

محو توام چنان كه ستاره به چشــم صبــــح          يا شــــبنم ســــپيده دمــان،آفتـــــتاب را

مي خواهمت چنان كه شب خسته خواب ر ا         مي جويمت چنان كه لب تشـــنه  آب را

اي خواهشــــــي كه خواستني تر از پاسخي         با چون تو پرسشي چه نيازي  جواب را

بايســــــته اي چنان كه تپيدن بـــــــراي دل            يا آنـچنان كه بــــال  پريدن  عقــــــاب  را

بي تابم آنــــــــــــچنان كه درختان براي باد             يا  كودكـــان  خفته  به گــــــهواره تاب را

حتـــــــي اگر نباشــــــــــي مي آفرينــــمت            چونان  كه  التهاب  بيابان ســــــــــراب را

                                                                                        

                                                                                        قيصر امين پور

الگو بودن حضرت فاطمه عليها سلام

در ميان چهارده معصوم يك الگوي زن لازم بود،زيرا اگر تمام معصومين مرد بودند ان همه سفارشاتي كه به ويژه بانوان است نظير همسرداري ،خانه داري،بچه داري،حجاب و عفاف،صبر و تسليم در برابر ناملايمات،همه در دنياي لفظ و توصيه بودوشايد زنان ما پيش خود ميگفتند:اگر در ميان معصومين يك زن بود و خبر از حال ما داشت،اين همه توصيه و تكليف براي ما نمي شد.

وجود حضرت زهرا سلام الله عليها الگويي بود كه به زنان ثابت شود آنچه اسلام ميگويد قابل عمل است.نه تنها حضرت زهرا سلام الله عليها،بلكه دخترش حضرت زينب نيز الگوي زنان تاريخ است.وهمچنين دختر كنيز حضرت زهرا عليها اسلام(دختر فضه)به جايي ميرسد كه با قرآن گفتگو ميكند.

اگر در قرآن احسان به والدين است،او به قدري احسان مي كند كه پيامبر صل الله درباره او مي فرمايد:تو مادر پدرت هستي.يعني محبت تو از دختري فراتر است.(ام ابيها)

اگر در قرآن سخن از بخشش و ايثار است،پيراهن عروسي خود را در شب عروسي و در راه رفتن به خانه داماد به فقير مي بخشد.(به زنان ميگويد دور مرا بگيريد تا نا محرمان مرا نبينند و من اين لباس را در راه خدا بدهم.)

اگر در قرآن سخن از هجرت است حضرت فاطمه عليها سلام هجرت كرد.اگر در قرآن سخن از صبر و اخلاص و تسليم و تقوا و حياست،فاطمه زهرا عليها سلام به قله اين كمالات رسيده است.

اگر در قرآن سخن از علم و حكمت است،فاطمه زهرا عليها سلام كتابي به نام مصحف دارد كه امامان معصوم گاهي براي كسب اطلاع از آينده به آن كتاب مراجعه مي كردند.

اگر در قرآن سخن از كار و كوشش است،فاطمه عليها سلام در اثر كار در خانه دستش تاول زده بود.

اگر در قرآن سخن از عدالت است،فاطمه عليها سلام كار را بين خود و كنيزش به طور مساوي تقسيم مي كرد.

اگر در قرآن سخن از رهبري الهي است،فاطمه زهرا عليها سلام در خطبه اي كه در مسجد پيامبر خواند،حكومت وقت را محكوم و از همسرش حمايتي كرد كه به شهادتش انجاميد.

اگر در قرآن سخن از ايمان به آخرت و اشتياق به دنياي ديگر است،فاطمه عليها سلام همين كه از پدر شنيد اولين كسي است كه به او ملحق مي شود خود اوست،شادمان شد.

ايشان الگوي عملي قرآن است.گرچه در ميان فرهنگ هاي ديروز و امروز و اشعار وضرب المثل ها زن تحقير شده و او را عنصري وابسته و ضعيف مي دانسته اند،اما قرآن نه تنها به زنان كه به تمام مردان ميگويد:همسر فرعون را الگوي خود قرار دهيد.

او در كاخ بود اما جذب آن نشد.قلدري فرعون را ديد اما نهراسيد.انواع سايل رفاهي،باغها و نهرها و حكو مت ها و قدرت هايي  را كه فرعون با آنها مغرور مي شد و ادعاي خدايي ميكرد را مي ديد و در اختيار داشت اما ميگفت:خدايا من جايگاه و مقامي نزد تو ميخواهم.(رب ابن لي عندك بيتا في الجنه) 1پروردگارا براي من نزد خويش در بهشت خانه اي بنا كن.در اين آيه مهمتر از بهشت و خانه بهشتي است،كلمه (عندك) است.زن ميتواند به جايي برسد كه از لذت هاي موجود ي كه در برابر چشم اوست بگذرد و به آنچه نزد خداست دل ببندد.

 1.تحريم آيه 11

 

بر گرفته از كتاب سيره پيامبر اكرم صل الله عليه ا آله از محسن قرائتي