پيامبر و جوانان
1-جواني به نام (زيد ابن حارثه)در يكي از جنگ ها اسير شد و دست به دست گشت تا به رسول خدا صل الله عليه و آله سيد و در محضر او برده اي بود.او پدري ثروتمند داشت كه براي خريدن پسرش نزد پيامبر صل الله عليه و آله آمد و گفت : او را به من بده و فديه اش را بگير.
پيامبر صل الله عليه و آله فرمود: اختيار با خود اوست اگر خواست برگردد، من بدون فديه و رايگان او را به شما بر مي گردانم.زيد حاضر شد و سخنان پدر را شنيد و گفت: من بر نمي گردم.پيامبر صل الله عليه و آله كه عشق و وفاداري زيد را نسبت به اسلام و خودش مشاخده كرد،در كنار كعبه به مردم فرمود،من او را پسر خوانده خود قرار دادم . و دختر عمه خود را كه زني آزاد بود به عقد او كه برده بود در آورد.در اين حركت پيامبر صل الله عليه و آله دو عادت جاهلي را شكست.يكي اجازه داد،برده فرزندش باشد.دوم اجازه داد زن آزاد،آن هم دختر عمه پيامبر،همسر يك برده شود.
2-پيامبر صل الله عليه و آله در آستانه رحلت،جواني به نام (اسامه) را فرمانده لشكر كرد و تمام بزرگسالان را مامور كرد تا از اين جوان 18 ساله اطاعت كنند و فرمود:خدا لعنت كند كسي كه از لشكر اسامه سر باز زند.
3-پيامبر صل الله عليه و آله پس از هجرت به مدينه ،جواني به نام(مصعب) را مسئول تبليغ اسلام در مدينه كرد.او جواني بسيار زيبا از خانواده اي بسيار مرفه بود كه در مكه دور از چشم بستگان به حضرت ايمان آورد.والدين تمام امكانات حتي لباس او را گرفتند.او پلاسي به دور خود گرفت . محضر پيامبر اكرم صل الله عليه و آله آمد و وفاداري خود را به اثبات رساند و در جنگ احد جزء ياران حضرت شهيد شد.
4-علي ابن ابي طالب عليه السلام كه به هنگام هجرت پيامبر صل الله عليه و آله از مكه به مدينه،23 سال بيشتر نداشت بسيار مورد احترام پيامبر صل الله عليه و آله بود.
5-جعفر طيار- برادر حضرت علي عليه السلام – جواني بود كه بنيان گذار اسلام در آفريقا شد.